به رویم باز کن میخانه‌ی چشمی که بستی را

ز رندی مثل من، پنهان نباید کرد مستی را


نمی‌آید به چشمم هیچ‌کس غیر از تو این یعنی

به لطف عشق تمرین می‌کنم یکتاپرستی را


شُکوه آبشاران با غرور کوهساران گفت:

فرافتادن "ما" آبرو بخشید پستی را


در این بازار بی‌رونق، من آن ساعت شدم محتاج

که با "ثروت" عوض کردم غنای "تنگدستی" را


به تن تبعید شد روحِ عدم‌پیمای من ای عمر!

بگو بر شانه باید بُرد تا کی بار هستی را؟


#فاضل_نظری 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها